English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clear one's ears U متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
superinduce U تخحت فشار قرار گرفتن کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن تجدید فراش کردن
biases U ولتاژ معین قرار دادن
bias U ولتاژ معین قرار دادن
disposure U درمعرض دید قرار گرفتن فاهر شدن
breakfall U قرار دادن بازوان و پا در زیربدن هنگام افتادن
electrically U قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
tension U بحران تحت فشار قرار دادن
tensions U بحران تحت فشار قرار دادن
thermal U نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
suppressing U مانع شدن تحت فشار قرار دادن
suppress U مانع شدن تحت فشار قرار دادن
suppresses U مانع شدن تحت فشار قرار دادن
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
He always works best under pressure . U اگر تحت فشار قرار گیرد ؟خوب کارمی کند
embattle U حاضر بجنگ شدن تحت فشار شدید قرار دادن
output voltage U ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
voltage swing U نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
rams U افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed U افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
ram U افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
line voltage U ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
postured U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
pressure cabin U بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
pulse U اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
pulsed U اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
permanent mold U قرار می گیرند
powered U روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
powers U روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
powering U روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
power U روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
unipolar U که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
transmission U که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmissions U که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
gremial U پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
dynamic U تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
dynamically U تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
defective U خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
crystals U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
grid bias supply U تولید ولتاژ شبکه
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
voltage regulator U تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
expose U درمعرض اشعه قرار دادن
market U درمعرض فروش قرار دادن
marketed U درمعرض فروش قرار دادن
exposes U درمعرض اشعه قرار دادن
markets U درمعرض فروش قرار دادن
exposing U درمعرض اشعه قرار دادن
to place on the market U درمعرض فروش قرار دادن
to put on the market U درمعرض فروش قرار دادن
suns U درمعرض افتاب قرار دادن
sunning U درمعرض افتاب قرار دادن
sun U درمعرض افتاب قرار دادن
sunned U درمعرض افتاب قرار دادن
unwarned exposed U یکانهایی که در معرض غافلگیری تک اتمی قرار می گیرند
grid bias voltage generation U تولید ولتاژ بایاس شبکه
non return to zero U سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
polypary U ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
polypidom U ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
pin compatible U تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
provisional ball U گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
bionics U مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
To bring pressure to bear . To exert pressure . U اعمال فشار کردن
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
texel U مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
impedance U اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
squeeze U [آبگیری از فرش با اعمال فشار]
surged U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
voltage balance U موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
length U تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
lengths U تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
liquid crystal display U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal displays U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
trapezoidal distortion U اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
interword spacing U فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
lifter U وسیله مکانیکی که نور مغناطیسی را از نوک هنگام برگشت نور جدا میکند
impressure U اعمال نیرو بر روی چیزی فشار و زور درامری
LCD U کریستال مایع که در صورت اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتهای مچی به ماشین حساب و سایر صفحات دیجیتال به کار می رود
boot U خراب کردن توپ هنگام گرفتن ان
head pessure U فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
click art U صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
passanger U شاهین وحشی جوان را هنگام مهاجرت گرفتن
high tension generation U تولید فشار قوی
impluse voltage generation U تولید فشار ضربهای
expansion unit U وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
spliced U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
bilge blocks U قسمتهای تولید کننده فشار دریایی
reads U وسیله حافظه که در هنگام تولید داده روی آن نوشته شده بود و محتوای آن فقط قابل خواندن است
read U وسیله حافظه که در هنگام تولید داده روی آن نوشته شده بود و محتوای آن فقط قابل خواندن است
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
spooler U برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
pushes U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushed U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
push U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
stymieing U قرار گرفتن
lie U قرار گرفتن
stymie U قرار گرفتن
lies U قرار گرفتن
stymied U قرار گرفتن
stymies U قرار گرفتن
stand U قرار گرفتن
lied U قرار گرفتن
refresh U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
library U کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
libraries U کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
positive U سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
pew U درنیمکت قرار گرفتن
surmounting U بالا قرار گرفتن
surmounted U بالا قرار گرفتن
heel در پاشنه قرار گرفتن
grade U در پایهای قرار گرفتن
grades U در پایهای قرار گرفتن
surmounts U بالا قرار گرفتن
surmount U بالا قرار گرفتن
colocate U کنار هم قرار گرفتن
pews U درنیمکت قرار گرفتن
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
armlock U گرفتن بازوی حریف و کشیدن ان با فشار به پشت ارنج
aligning U دریک ردیف قرار گرفتن
alignment U قرار گرفتن نامناسب در صفحه
align U دریک ردیف قرار گرفتن
equitant U رویهم قرار گرفتن برگها
feel the pinch <idiom> U در تنگنای مالی قرار گرفتن
alignment U قرار گرفتن مناسب در صفحه
attitudes U حالت قرار گرفتن رفتار
target pattern U شکل قرار گرفتن هدف
attitude U حالت قرار گرفتن رفتار
in one's good books (graces) <idiom> U موردعلاقه شخص قرار گرفتن
alignments U قرار گرفتن نامناسب در صفحه
alignments U قرار گرفتن مناسب در صفحه
to receive attantion U مورد توجه قرار گرفتن
poise of head U وضع قرار گرفتن سر روی تن
aligned U دریک ردیف قرار گرفتن
bear U درسمت قرار گرفتن در سمت
snug U بطور دنج قرار گرفتن
bears U درسمت قرار گرفتن در سمت
emotionalize U تحت تاثیراحساسات قرار گرفتن
thermal exposure U در معرض حرارت قرار گرفتن
aligns U دریک ردیف قرار گرفتن
bearing direction U جهت قرار گرفتن یاطاقان
overlie U قرار گرفتن خفه کردن
auto U الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
autos U الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
average U میانه قرار دادن میانگین گرفتن
format U قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
haul defilade U تابرجک پشت حفاظ قرار گرفتن
overlaps U بر روی هم قرار گرفتن فصل مشترک
venation U ترتیب قرار گرفتن دستگاه عروقی
formats U قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
averaged U میانه قرار دادن میانگین گرفتن
in situ U [قرار گرفتن در جای طبیعی خود]
luggage compartment U محل قرار گرفتن جامه دان
take cover U پشت جان پناه قرار گرفتن
trifle U بازیچه قرار دادن سرسری گرفتن
trifles U بازیچه قرار دادن سرسری گرفتن
averaging U میانه قرار دادن میانگین گرفتن
overlap U بر روی هم قرار گرفتن فصل مشترک
averages U میانه قرار دادن میانگین گرفتن
overlapped U بر روی هم قرار گرفتن فصل مشترک
tractor feed U روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
access mechanism U دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
superimpose U روی چیزی قرار گرفتن اضافه شدن بر
trail U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trailing U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trailed U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
superimposing U روی چیزی قرار گرفتن اضافه شدن بر
trails U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
superimposes U روی چیزی قرار گرفتن اضافه شدن بر
appose U موردانتقاد و ایراد قرار گرفتن رسیدگی کردن
unwarned exposed U به طور غیر منتظره در معرض تک قرار گرفتن
succeeds U بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
chop U زیر امر قرار گرفتن یا قراردادن ناو
chopped U زیر امر قرار گرفتن یا قراردادن ناو
grain orientation U طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com